بدنه : بدنه هر شیر که یک محفظه توخالی ست می بایست فشار سیال را تحمل کند و جنس آن عموما فلزی یا پلاستیکی می باشد. فلز های متداول در ساخت بدنه ها عبارتند از برنج، برنز، فولاد، چدن و … می باشد.
کلاهک یا درپوش : کلاهک یک شیر مکمل بدنه آن است که معمولا به صورت فلنجی به بدنه متصل می شود. درواقع بعد از قرار دادن اجزای درونی شیر به منظور نگه داشتن و بستن محفظه از کلاهک یا درپوش استفاده میکنند.
هندل یا اهرم : همانطور که از اسم آن مشخص است وسیله ای است که با آن می توان شیر را باز یا بسته نمود. معمولا در شیرهای معمولی به شکل فرمان یا چرخ می باشد که توسط دست می توان شیر را باز و بسته کرد اما در ساختار شیرهای اتوماتیک توسط یک مکانیزم می توان شیر را از بیرون یا از راه دور باز و بسته نمود.
مهره هندویل : هندویل توسط این مهره به استم سفت می شود و معمولا جنس آن از فولاد می باشد.
نشان دهنده موقعیت : همانطور که از اسم آن مشخص است موقعیت عضو کنترل جریان را از بیرون شیر مشخص میکند.
مسدود کننده جریان : این قسمت از شیر وظیفه قطع و وصل، تنظیم یا انحراف جریان سیال را به عهده دارد که در شیرآلات مختلف دارای شکل متفاوتی می باشد.
ساقه یا استم : این جزء از شیرآلات وظیفه منتقل کردن نیرو را از اپراتور به مسدود کننده جریان برعهده دارد.
پکینگ : وظیفه آب بندی دور استم برعهده پکینگ ها می باشد.
واشر : در شیرهایی که عضوهای آن با اتصال فلنجی به یکدیگر متصل می شوند از واشر بین فلنج ها استفاده میکنند.
گلند : برای فشرده سازی پکینگ ها از گلند استفاده میکنند.
فنر : بسیاری از شیرها دارای فنر می باشند که برای مثال در شیرهای توپی، فنر منجر به افزایش کارایی مکانیزم آب بندی می شود.